ØØ´Ø±Ù‡ ÛŒ ØØ´Ø±ÛŒ , Ø§ÙØ³Ø§Ù†Ù‡ ÛŒ دم پری
کمکم کن خاله پروانه!
کمکم کن خاله پروانه!
...
پری پروانه پرواز کنان به این سمت Ù…ÛŒ آید تا تکان خوردن برگ Ù†ÛŒÙ„ÙˆÙØ± آبی را ببیند Ú©Ù‡ توجهش را از دور جلب کرده؛ او Ù…ÛŒ آید تا دلیل این وضع را بداند Ùˆ روی یک برگ دراز بوته ÛŒ Ù†ÛŒ ÙØ±ÙˆØ¯ Ù…ÛŒ آید؛
...دو خانم ماهی چاق درشت دیگر به خانم ماهیهای قبلی Ú©Ù‡ مشغول بوسیدن پاهای ØØ´Ø±ÛŒ هستند اضاÙÙ‡ میشوند Ùˆ به دستهای نرم Ùˆ Ù„Ø·ÛŒÙ ØØ´Ø±ÛŒ بوسه ÛŒ ضربه مانندی وارد کنند؛ برگ ضربه ÛŒ Ù…ØÚ©Ù…تری خورده Ùˆ تکانش شدیدتر میشود Ùˆ تعادل ØØ´Ø±ÛŒ کمتر میشود...
-خاله پروانه! تو رو خدا کمکم کن! منو از اینجا نجات بده!
ØØ´Ø±ÛŒ در ØØ§Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ سعی میکند خودش را با چادر گلبرگی اش بپوشاند Ùˆ همزمان تعادلش را هم بر روی برگ لرزان Ù†ÛŒÙ„ÙˆÙØ± آبی ØÙظ کند، سعی میکند ترØÙ… پروانه خانم را جلب کند Ùˆ به او التماس میکند تا او را نجات دهد؛ ØØ´Ø±ÛŒ روی برگ تلو تلو میخورد Ùˆ به پری پروانه Ù…ÛŒ نگرد Ú©Ù‡ خونسرد Ùˆ مغرور بالای برگ بوریا ایستاده Ùˆ ØØ´Ø±ÛŒ مستأصل بیچاره را نگاه میکند؛
اشک ØØ´Ø±ÛŒ درآمده Ùˆ به ØØ§Ù„ت ناله گون ØØ±Ù میزند:
-توروخدا پروانه خانوم! منو نجات بده!
پری پروانه با آن پلکهای سایه زده و چشمهای مژه بلند پلک میزند و پشت دستانش را رو به صورت آرایش کرده اش میگیرد و ناخنهای لاک زده ی خود را نگاه میکند و لبهای براق و سرخش را خونسردانه و مغرورانه می گشاید:
-عزیزم من اگه نجاتتم بدم باز موقع پرواز قورباغه ها می بینت میگیرنت!
-تو رو بخدا یه کاری بکن خاله پری!
پری دو تا از چهار دستش را به کمر زده Ùˆ با یک دست دیگر چانه اش را Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ùˆ انگشت دست دیگر را با ژست متÙکرانه روی گونه ÛŒ سرخابی خودش میگذارد Ùˆ یک ابروی سورمه ای را بالا میدهد Ùˆ نگاه به بالا میکند:
-باید یجوری از اینجا ببرمت بیرون Ú©Ù‡ بدون اینکه پرواز Ú©Ù†ÛŒ Ùقط روی آب ØØ±Ú©Øª Ú©Ù†ÛŒ تا خاله قورباغه ها Ú©Ù‡ الان دور تر توی نیزار هستن تو رو نبینن،
ØØ´Ø±ÛŒ Ú©Ù‡ انگار روی یک کشتی Ø·ÙˆÙØ§Ù† زده قرار دارد نگاهش را با ابروهای ØØ§Ú©ÛŒ از رنج Ùˆ Ù…ØÙ†Øª به دهان پروانه خانم دوخته تا ببیند او Ú†Ù‡ راهی برای نجات او در نظر دارد؛
-Ùقط باید همکاری Ú©Ù†ÛŒ هرچی من بهت میگم بگی چشم!
ØØ´Ø±ÛŒ Ú©Ù‡ میبیند هیچ راهی ندارد Ùˆ تنها منجی اش همین پری خانم است با صدای نالان Ùˆ لرزان Ùˆ ضعی٠می گوید: چشم! هرچی شما بگین خانوم! Ùقط منو از اینجا ببرین بیرون!
Ùˆ در همین ØØ§Ù„ ماهی خانمها ضربه های بیشتری میزنند Ùˆ ØØ´Ø±ÛŒ در ØØ§Ù„ ØØ±Ù زدن با پروانه دائما ØÙˆØ§Ø³Ø´ به ماهیها هم هست Ùˆ یک در میان به ماهی خانمها Ùˆ پروانه خانم نگاه میکند؛
در این Ù„ØØ¸Ù‡ پری پروانه پروازکنان به سمت برگ Ù†ÛŒÙ„ÙˆÙØ±Ø¢Ø¨ÛŒ ØØ±Ú©Øª میکند Ø¯Ø±ØØ§Ù„یکه لبخندی موذیانه بر لبانش نقش بسته، انگار Ú©Ù‡ یک نقشه ای دارد Ú©Ù‡ همین چند Ù„ØØ¸Ù‡ پیش به ذهنش رسیده...