ØØ´Ø±Ù‡ ÛŒ ØØ´Ø±ÛŒ , Ø§ÙØ³Ø§Ù†Ù‡ ÛŒ دم پری
نجات و رهایی
نجات و رهایی
...
... پری پروانه نشان داد Ú©Ù‡ یک مدیر با کمالات Ùˆ لایق است Ùˆ چطور در شرایط Ø¨ØØ±Ø§Ù†ÛŒ از تهدید ÙØ±ØµØª Ù…ÛŒ سازد Ùˆ اکنون ÙØ±Ù…ان کار را در دستان بالیاقت خودش Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ùˆ ØØ´Ø±ÛŒ را از برکه ÛŒ خانم قورباغه ها نجات داده Ùˆ او را به جای امنی Ù…ÛŒ برد ...
پری پروانه سر دمبرگ برگ Ù†ÛŒÙ„ÙˆÙØ± آبی را در دست Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ùˆ پروازکنان با آرامش خاطر آنرا روی آب بدنبال خود Ù…ÛŒ کشد؛ در چهره اش یک غرور خاصی دیده میشود چون پسرک را از دست قورباغه ها نجات داده Ø§ØØ³Ø§Ø³ قدرت میکند؛ او در ØÙ‚یقت با سیاست خاص خودش پسرک را از Ú†Ù†Ú¯ قورباغه ها درآورده Ùˆ او را برای خودش برداشته؛
... ØØ´Ø±ÛŒ در اثر ماجراهایی Ú©Ù‡ چند دقیقه پیش بر او گذشته اکنون خسته Ùˆ Ø¨ÛŒØØ§Ù„ است Ùˆ به خواب سبکی ÙØ±Ùˆ Ø±ÙØªÙ‡Ø› او Ú©Ù‡ دیگر با Ú©Ù…Ú© پروانه از برکه ÛŒ قورباغه ها دور Ùˆ از دست آنان آزاد شده Ú©Ù…ÛŒ آرامش خاطر ÛŒØ§ÙØªÙ‡ Ùˆ با خیال نسبتا Ø±Ø§ØØª تری خوابیده؛ پری پروانه با وجود ØØ³ مالکیت بر پسرک باز هم با او مهربان است Ùˆ این قایقرانی را با ملایمت انجام Ù…ÛŒ دهد تا ØØ´Ø±ÛŒ کوچولو از خواب بیدار نشود Ùˆ Ø§Ø³ØªØ±Ø§ØØª کند؛ ØØ±Ú©Øª آرام قایق برگی ØØ§Ù„ت یک گهواره ÛŒ Ø±Ø§ØØª را به این پسربچه میدهد Ùˆ باعث آرامش او در خوابش میشود؛ اما این خواب سبک خیلی هم دوام ندارد؛ قایق متوق٠میشود Ùˆ این تغییر ØØ§Ù„ت باعث میشود ØØ´Ø±ÛŒ بیدار شود؛ پری به یک جای امن رسیده Ùˆ قایق را Ù†Ú¯Ù‡ میدارد؛
پری زیرلب باخودش زمزمه میکند: اهه چرت بچه پاره شد!
Ùˆ خطاب به ØØ´Ø±ÛŒ میگوید: بیدار شدی ØŸ Ø±Ø§ØØª باش، دیگه رسیدیم! ولی تو بخواب! من میرم یه خورده خوراکی پیدا کنم برات بیارم!
Ùˆ پری پروانه ØØ´Ø±ÛŒ را Ú©Ù‡ هنوز دراز کشیده برای Ù„ØØ¸Ø§ØªÛŒ رها میکند Ùˆ پر میزند تا Ú©Ù…ÛŒ گرده ÛŒ Ú¯Ù„ برای عصرانه بیاورد؛ او با این خیال Ø±Ø§ØØª ØØ´Ø±ÛŒ را رها کرده Ú©Ù‡ بچه خسته Ùˆ خوابالود است Ùˆ Ùکرش را هم نمیکند Ú©Ù‡ Ùکر ÙØ±Ø§Ø± به سر پسرک خطور کند...
... پری مشغول جمع آوری گرده ÛŒ Ú¯Ù„ است Ùˆ با خودش نقشه میکشد Ú©Ù‡ چطور بعد از سیر کردن Ø´Ú©Ù… پسربچه، Ø´Ú©Ù… خودش را هم با بدن او سیر کند! پری هنوز سیر نشده Ùˆ میخواهد بزودی از جلو به ØØ´Ø±ÛŒ تجاوز کند!... پری با شوق تجاوز دوباره به ØØ´Ø±ÛŒ کار غذا جمع کردن را خیلی زود تمام میکند تا پیش پسرک برگردد، اما وقتی برمیگردد Ù…ÛŒ بیند پسرک روی برگ نیست...