ØØ´Ø±Ù‡ ÛŒ ØØ´Ø±ÛŒ , Ø§ÙØ³Ø§Ù†Ù‡ ÛŒ دم پری
ÙØ±Ø§Ø±
ÙØ±Ø§Ø±
... پری پروانه هه Ø±ÙØªÙ‡ غذا بیاره! اما زودی برمیگرده! باید تا برنگشته زودی ÙØ±Ø§Ø± کنم! ولی خیلی خسته Ù…! اما اگه الان از دستش ÙØ±Ø§Ø± نکنم اسیرش میشم بازم بهم تجاوز میکنه! باید عجله کنم! برای اینکه Ø³Ø±ØØ§Ù„ بشم باید یه دمی به آب بزنم! واه واه چقده دمم بوی آب کوس پری پروانه هه رو میده! چقدم چسبناک Ùˆ لیزه! باید بشورمش! خوبه اینجا ماهی نیست میتونم Ø±Ø§ØØª دممو بکنم توی آب!
ØØ´Ø±ÛŒ دمش را داخل آب زلال Ú©Ù… عمق اینجا ÙØ±Ùˆ میبرد Ùˆ با گردشی Ú©Ù‡ به سر Ùˆ بالاتنه ÛŒ خودش میدهد با زØÙ…ت دستانش را به دمش میرساند Ùˆ به آرامی دمش را دست میکشد تا پاک شود Ùˆ آلودگی آن به وسیله ÛŒ آب روان دور شود؛ او با کاسه ÛŒ گلبرگی روی خودش آب میریزد Ùˆ دست میکشد Ùˆ پس از این آبکشی خوب تمیز میشود Ùˆ البته کاملا Ø³Ø±ØØ§Ù„! Ø¢ÙØªØ§Ø¨ بعدازظهر هنوز پررنگ Ùˆ قوی ست Ùˆ بدن ØØ´Ø±ÛŒ را گرم Ùˆ خشک میکند؛ ØØ´Ø±ÛŒ Ù…ÛŒ ایستد Ùˆ بالهایش را رو به Ø¢ÙØªØ§Ø¨ میگیرد Ùˆ به سرعت زیادی درجا بال میزند تا بالهایش کاملا خشک شود؛
ØØ´Ø±ÛŒ سرش را به عقب Ù…ÛŒ چرخاند Ùˆ با چهره ÛŒ زیبا Ùˆ پرغمزه Ùˆ معصومش همراه با لبخند رضایت به بالهایش نگاه میکند: خوب خشک شده! دیگه باید پرواز کنم زودی بپرم برم!
Ùˆ ØØ´Ø±ÛŒ Ùورا به پرواز در Ù…ÛŒ آید؛ درست در همین Ù„ØØ¸Ù‡ پری پروانه با یک بغل گرده ÛŒ Ú¯Ù„ از راه میرسد؛ ØØ´Ø±ÛŒ Ú©Ù…ÛŒ Ø§Ø±ØªÙØ§Ø¹ Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ùˆ پری را میبیند Ú©Ù‡ سر رسیده Ùˆ جای خالی او را روی برگ میبیند؛
-ای وای پریه اومد! باید سریعتر دربرم تا منو ندیده Ùˆ Ù†Ú¯Ø±ÙØªÙ‡!
پری سرش را به اطرا٠میگرداند تا ببیند پسرک کجاست؛:
-نمیتونه خیلی دور باشه چون خیلی وقت نیست که ازش دور شده بودم! اهه! هنوز نزدیکه! باید بگیرمش!
پری گرده ها را روی برگ رها میکند Ùˆ به Ø·Ø±Ù ØØ´Ø±ÛŒ پرواز میکند تا او را بگیرد؛
ØØ´Ø±ÛŒ با صدای ناله گون ناشی از ضع٠و Ù†ÙØ³ زدن از روی ترس: وای! منو دید!
Ùˆ سرعت بال زدنش را زیاد میکند تا از دست پری ÙØ±Ø§Ø± کند؛
-وایسا بچه! برا Ú†ÛŒ تا چشم منو دور دیدی ÙØ±Ø§Ø± کردی؟ انگار یادت Ø±ÙØªÙ‡ Ú©Ù‡ تا همین چند دقیقه پیش بهم التماس میکردی Ú©Ù‡ نجاتت بدم! اینه رسمش؟! پسره ÛŒ قدرنشناس! تو الان باید برای تشکر Ú©Ù‡ نجاتت دادم هرکاری ازت بخوام برام انجام بدی! وایسا! تو الان دیگه مال منی!
-ای وای نه!
-وایسا بچه ی لوس بی تربیت! تو مال خودمی!
-نه! نمیخوام!
Ùˆ ØØ´Ø±ÛŒ از ترس تجاوز دوباره ÛŒ پری هرچه سریعتر ÙØ±Ø§Ø± میکند Ùˆ از او دور میشود؛ پری به این Ø±Ø§ØØªÛŒ دست بردار نیست، اما ØØ´Ø±ÛŒ تقریبا از پری پروانه دور شده Ùˆ دارد موÙÙ‚ میشود؛ پروانه Ú©Ù‡ نسبتا از Ú¯Ø±ÙØªÙ† ØØ´Ø±ÛŒ ناامید شده Ùˆ تقریبا او را Ú¯Ù… کرده با شدت Ùˆ صدای بلندتری داد میزند:
-وایسا ØØ´Ø±ÛŒ! در نرو! تو Ú†Ù‡ بچه ÛŒ بی ادبی هستی! خوبه همین تازه من از دست قورباغه خانوما نجاتت دادم! اینجوری میخواستی ازم تشکر کنی؟ بچه پرروی ØÙ‚ نشناس! Ù…Ú¯Ù‡ دستم بهت نرسه! دستم بهت برسه میدونم باهات چیکار کنم!
اما ØØ´Ø±ÛŒ دیگر ÙØ±Ø§Ø± کرده Ùˆ دیده نمیشود؛ پری پروانه او را کاملا Ú¯Ù… کرده Ùˆ از گیرانداختنش تقریبا ناامید شده؛ با خودش غرولند میکند:
-ØØ§Ù„ا بیا Ùˆ خوبی Ú©Ù†! به این بچه گدای بی تربیت خوبی نیومده! بی لیاقت! ... من خیلی وقته اینو میخوامش! اما ØØ§Ù„ا Ú©Ù‡ ندارمش بازم باید جلق بزنم، یا نه، شاید بهتره برم پیش دوستم زری جون باهم طبق بزنیم!...