حشره ی حشری , افسانه ی دم پری

خواب آرام

-نیگاه! بچه هه داره خوابش میگیره!
-آره! حالا که سیر شده با این همه خستگیش بایدم خوابش ببره!

و هردو دختر مغرورانه خنده ی قهقهه وار ملایمی میکنند؛ ملایم و آرام تا بچه از خواب بیدار نشود؛ آنها در حالیکه با محبت برای پسرک آواز لالایی میخوانند با هر هشت دست خود بدن نرم او را نوازش میدهند تا آرامش بیشتر و حال بهتری پیدا کند؛ زری بیشتر دوست دارد شکم حشری را بمالد و پری ترجیح میدهد بازوان و پستانهای پسرک را مالش دهد؛
پسرک به خواب فرو رفته و خوابش نسبتا عمیق شده، اما زری و پری دست از سرش برنمیدارند، آنها پس از ناهار از غذا سیر شده اند اما از حشری نه! آنها تمایل دارند بدن زیبای این بچه را همچنان دستمالی کنند، بدن لطیف حشری حتی در خواب هم هوس برانگیز است!
دخترها دقایق نسبتا طولانی به مالیدن بدن حشری ادامه میدهند؛ در اثر نوازش و ماساژهای زری و پری روی بدن پسربچه، حال پسرک کم کم در همان حالت خواب دگرگون میشود؛ حشری در خواب به نفس نفس می افتد و زری و پری در حین مالش به صورت پسرک نگاه میکنند که دهانش باز است و نفسهایش عمیق تر و سریعتر میشود؛ چشمان دخترها کمی گرد شده و لبخند دندان نمایی بر لب می آورند؛ آنها با شوق بیشتری به ماساژ بدن خسته ی پسرک خوابیده ادامه میدهند؛ آنها با جدیت بیشتری به مالش سینه و پستانها و شکم بچه میپردازند؛
کم کم ناله های خفیفی در خواب بی اختیار از دهان حشری خارج میگردد؛ زری که این وضع را میبیند با دوتا از دستهایش شروع به مالش کیر پسرک می کند درحالیکه دو دست دیگرش همچنان به ماساژ شکم حشری مشغول است؛ زری تدریجا سفت و بزرگ شدن کیر حشری را در کف دستانش حس میکند، همانگونه که عمیقتر شدن نفسهای پسرک را زیر دستان دیگرش با لمس شکم پسرک درک میکند، و همانطور که پری بزرگتر شدن و ورم کردن پستانهای حشری را با کف دستان خود لمس میکند و افزایش سرعت تنفس بچه را در هنگام مالش و نوازش سینه ی کودک با دستهای دیگرش میفهمد، هردوی ایشان بلندتر شدن صدای آه و ناله ی حشری را میشنوند که بی اختیار در خواب حال او را نشان میدهد، لبخند زری و پری مثل حدقه ی چشمان هیزشان بزرگتر میشود، این دو دختر هوسباز خیلی خوشحال هستند که توانسته اند پسرک را در خواب تحریک کنند!
زری تصمیم میگیرد کیر حشری را داخل کوس خودش فروکند پس بلند میشود و با انگشتان یک دستش لای کوص خودش را باز میکند و در حین قلقلک دادن چوچوله اش همزمان با دست دیگرش کیر پسرک خوابیده را بلند میکند و در حفره ی آلت تناسلی خودش قرار میدهد و سعی میکند با فشار دادن کیر حشری آنرا سفت تر کند تا بهتر بتواند در آلت زنانه ی خودش داخل کند؛ زری شروع میکند به بالا و پایین نشستن و بلندشدن روی کیر پسرک، پری هم پستانهای حشری را محکمتر می مالد تا به پسرک کمک کند که بهتر به انزال برسد؛...
حشری در همان حالت خواب به ارگاسم مختصری میرسد و در ضمن ناله کردن گریه ی آرامی هم میکند و از همان چشمان بسته اش اشک پاکش جاری میشود؛ پری و زری از دیدن این صحنه خنده شان میگیرد و برای بار چندم در این نوبت به ارگاسم میرسند؛ با هربار بالاوپایین شدن زری همچون تلمبه زدن آب کوسش روی بدن حشری تا صورتش می پاشد و با اشکهای پسرک در می آمیزد؛ دو دختر از این صحنه لذت زیادی میبرند...
پری پستانهای حشری را به زری تحویل میدهد و بسراغ دم حشری میرود که از لبه ی مبل آویزان است و شروع به نوازش و مالش و بوسیدن این دم زیبا میکند و این دم را لای دو پستان خودش قرار میدهد بطوریکه نوک دم به بالای شکم پری تماس دارد و پایه ی آن روی سینه دخترخانم است؛ پری پروانه با دوتا از دستانش دو پستان خودش را محکم به طرف دم حشری مالش و فشار میدهد و اکنون پایه ی کیر و وسط بیضه های پسرک و پایه دمب او را میبوسد و همزمان با دو دست دیگرش رانهای هوس انگیز و نرم و سفید این بچه را ماساژ میدهد؛ و حالا سعی کند پس از لیس زدن سوراخ مقعد پسرک همزمان با بوسیدن مخرجش زبان خود را هم داخل آن فروکند تا حال پسرک بهتر شود؛ نتیجتا اینبار حشری به ارگاسم بهتر و جدی تری میرسد و در خواب آرام و راحتش حس و حال خوبی پیدا میکند؛ این خواب خوب بعدازظهر با شکم سیر خیلی به رفع خستگی بدن لطیف پسرک کمک میکند! براستی که بهترین کار دنیا همین خوردن و خوابیدن است! آنهم چه خوردن و خوابیدنی!...

...