AFF Fiction Portal

حشره ی حشری , افسانه ی دم پری

By: cixidoru
folder Misc. Non-English › Originals
Rating: Adult ++
Chapters: 25
Views: 701
Reviews: 0
Recommended: 0
Currently Reading: 0
Disclaimer: This is a work of fiction. Any resemblance of characters to actual persons, is purely coincidental. The Author holds exclusive rights to this work. Unauthorized duplication is prohibited.
arrow_back Previous Next arrow_forward

بالاخره گیرت اوردیم!

بالاخره گیرت اوردیم!

 


-زری با حالت شکارچی که به صیدش نزدیک میشود: تو چرا از دست ما فرار میکنی کوچولو؟! ما دوستت داریم خوشگله!

-پری درحالیکه نگاهش به حشری است سرش را به طرف زری مایل میکند و میگوید: وای ببین چقده خوشگله! و دوباره رو به حشری میکند: حیف نیس که بدون ما می پری؟!

-زری خطاب به حشری با حالت لبخند پیروزمندانه و کمی بدجنسانه: آره پری جون راست میگه! تو باید پیش ما باشی!

-پری با نگاه به حشری و چشم نازک کردن مغرورانه: اصلا باید مال ما بشی، و کمی رو به زری میکند اما نگاهش را از حشری برنمیدارد: مگه نه زری جون؟!

-زری با چهره و صدایی شاد و خندان: آره عزیزم! باید ببریمش خونه!

و درحالیکه به طرف بچه دست میبرند تا او را بغل کنند از هم میپرسند: حالا خونه ی من یا خونه ی تو؟

-هرکدوم نزدیکتره عزیزم!

-واااای نیگا چقدر سفیده!

-آره چقدرم لطیف و نرمه!

... اما زری و پری به محض اینکه انگشتان و کف دستشان به بدن نرم و سفید این بچه میخورد ناگهان تحریک میشوند و بی اختیار به ارگاسم میرسند و آب فراوان کوصهایشان را روی پوست سفید و لطیف بدن زیبای پسرک می پاشند ...

با اینکه حشری ضربات نسبتا محکم پاشیدن شدن آب کوص زری و پری را روی بدن حساس و لطیفش حس میکند و کمی تحریک میشود اما هنوز بدنش شل و نرم است و دخترها نمیتوانند از کیر و دم در دوطرف بدن این پسربچه استفاده کنند؛ پس زری و پری شروع میکنند بدن بچه را مالش و ماساژ میدهند تا بدنش را برای تجاوز به او آماده کنند؛ در حین این مالشها پری و زری چندبار بی اختیار ارگاسم میشوند و بازهم آب کوس زیادی را محکم روی بدن این بچه می پاشند تا کار ماساژ دادن پسرک آسان شود؛ بالاخره پستانها و کیر و دم پسرک سفت و شق میشود و دو خانم محترم روی این بستر نرم طبیعی که همانا برگهای لطیف بوته ی گل است همزمان از دو طرف به او تجاوز میکنند؛ حشری به نفس نفس می افتد و به انزال میرسد و پس از آن بدنش دوباره نرم و شل میشود و امکان دوباره گاییدنش از دست میرود؛ دخترها فعلا کمی ارضاء شده اند اما کاملا سیر نشده اند؛ حشری از حال رفته و در آغوش این دو زن مهربان خوابیده؛

دخترها در حالی که او را در آغوش و روی زانو دارند نوازشش میکنند و با هم صحبت میکنند:

پری: حیف که روش آب ریخت بوی خوبش رفت!

زری: آره! تازه الان باید دوباره حمومش کنیم، خودمونم باید بشوریم!

پری: اما بعد از حموم میدونم باید چیکارش کنم که بهمون بیشتر حال بده!

و زری و پری غش غش می خندند!!!...

arrow_back Previous Next arrow_forward