ØØ´Ø±Ù‡ ÛŒ ØØ´Ø±ÛŒ , Ø§ÙØ³Ø§Ù†Ù‡ ÛŒ دم پری
شستشو
شستشو
دخترها در ØØ§Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ ØØ´Ø±ÛŒ کوچولوی نیمه Ø¨ÛŒØØ§Ù„ را در آغوش Ùˆ روی زانو دارند نوازشش میکنند Ùˆ با هم ØØ±Ù میزنند:
پری: ØÛŒÙ Ú©Ù‡ روش آب ریخت بوی خوبش Ø±ÙØª!
زری: آره! تازه الان باید دوباره ØÙ…ومش کنیم، خودمونم باید بشوریم!
پری: اما بعد از ØÙ…وم میدونم باید چیکارش کنم Ú©Ù‡ بهمون بیشتر ØØ§Ù„ بده!
و زری و پری غش غش می خندند!!!...
... پری بچه را در آغوش میگیرد Ùˆ همراه زری به پرواز در Ù…ÛŒ آید؛ آنها در مسیرشان از کنار برگی Ú©Ù‡ دقایقی پیش روی آن نشسته بودند عبور Ù…ÛŒ کنند Ùˆ زری یک صابون بزرگ دست ساخته ÛŒ پری را از کنار وسایل روی برگ برمیدارد Ùˆ با هم به راهشان ادامه میدهند تا بچه را به یک شعبه ÛŒ Ú©Ù… عمق Ùˆ خلوت رودخانه ببرند Ùˆ او Ùˆ خودشان را بشویند؛ اینجا یک جای دنج Ùˆ امن Ùˆ خلوت Ùˆ ساکت است؛ اینجا Ú©Ù… عمق است Ùˆ قورباغه ها Ùˆ ماهیها نمیتوانند در آن Ø±ÙØª Ùˆ آمد کنند؛ این همانجایی ست Ú©Ù‡ ØØ´Ø±ÛŒ دیروز از دست پری پروانه ÙØ±Ø§Ø± کرد...
پری بچه را روی زمین Ù…ÛŒ گذارد تا دو کاسه ÛŒ آب از گلبرگها Ùˆ گلهای بر زمین Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ ÛŒ Ø§Ø·Ø±Ø§ÙØ´ بسازد؛
ناگهان صدای خاله وزغ از دور Ù…ÛŒ آید؛ ØØ´Ø±ÛŒ ÙˆØØ´Øª Ù…ÛŒ کند چون Ù…ÛŒ ترسد دوباره به دست قورباغه ها Ø¨ÛŒÙØªØ¯Ø› Ùˆ او بخاطر این ترس در همان ØØ§Ù„ت درازکشیده روی زمین بی اختیار ادرار میکند؛ آخر میدانید؟ بچه از بعد از ØµØ¨ØØ§Ù†Ù‡ تا الان ادرار نکرده Ùˆ تازه از اول ØµØ¨Ø ØªØ§ این Ù„ØØ¸Ù‡ Ú©Ù„ÛŒ هم استرس داشته!
زری که نمی تواند جلوی خنده اش را بگیرد: اوا نیگا کن بچه جیش کرده!
پری با خنده و تمسخر و نگاه به بچه اما با سر متمایل به دوستش زری: آره نیگا چطور این بچه ترسو تو خودش شاشیده!
Ùˆ کامل رو به ØØ´Ø±ÛŒ Ø¯Ø±ØØ§Ù„یکه انگار نقش بازی Ù…ÛŒ کند: تو چرا از ما Ù…ÛŒ ترسی کوچولو؟
Ùˆ با تØÙ‚یر Ùˆ تمسخر ادامه میدهد: آهان! از خاله قورباغه میترسی؟!
البته معلوم است Ú©Ù‡ پری از اول هم Ùهمیده ترس بچه از قورباغه ها ست نه از پروانه Ùˆ زنبور؛
Ùˆ پری گویی Ú©Ù‡ انگار نقطه ضعÙÛŒ از ØØ´Ø±ÛŒ پیدا کرده با ØØ§Ù„تی آمیخته از تهدید Ùˆ استهزاء Ù…ÛŒ گوید: اگه ØØ±Ù گوش Ú©Ù† نباشی دوباره میدیمت دست قورباغه ها تا بکننت!
Ùˆ بچه جرأت ÙØ±Ø§Ø± ندارد هرچند Ú©Ù‡ نمیتواند ÙØ±Ø§Ø± کند با آنهمه آب کوس Ú©Ù‡ روی بدن Ùˆ بالهایش ریخته! Ùˆ او واقعا یک ØÙ…ام ØØ³Ø§Ø¨ÛŒ نیاز دارد تا آب کوص Ùˆ ادرار همه باهم از بدنش پاک شود...
زری Ùˆ پری با کاسه های گلبرگی دست سازشان آب زلال را از جوی برمیدارند Ùˆ روی خودشان Ùˆ ØØ´Ø±ÛŒ میریزند Ùˆ ØØ§Ù„ا با آب Ùˆ صابون بدنهایشان را Ù…ÛŒ شویند؛ Ùˆ دوباره آب بر سر خود Ùˆ بچه میریزند Ùˆ ک٠صابونها روی زمین جاری میشود؛ اکنون پس از آبکشی بدنهای تمیزشان به زیبایی Ù…ÛŒ درخشد؛
نسیم ملایمی Ù…ÛŒ وزد Ùˆ به Ø¢ÙØªØ§Ø¨ ملایم Ùˆ سایه روشن Ú©Ù…Ú© میکند Ùˆ خیسی تن این سه ØØ´Ø±Ù‡ Ø±ÙØ¹ میشود اما بدنهایشان هنوز Ú©Ù…ÛŒ نم دارد...